تحقیقات نشان میدهد که افراد شاد 12 درصد کارایی بیشتری دارند و شادی میتواند از زندگی شخصی به زندگی کاری نشر پیدا کند. در برابر ممکن است زندگی شخصی ناسالم منجر به حذف شادی از زندگی کاری شود.
بخش تازه ای از روان شناسی به نام روان شناسی مثبت توسط دکتر Martin Seligmanاز دانشگاه پنسیلوانیا ابداع شده است که سبک زندگی شاد را در سه بخش بررسی میکند:
1- زندگی دلپذیر(لذت بخش) 2- زندگی مشتاقانه و متعهدانه 3- زندگی معناگرا
1- زندگی دلپذیر(لذت بخش)
منظور از زندگی لذت بخش مجموعه تفریحاتی است که به قصد سرگرمی و لذت انجام میدهیم. مسافرت های غیرکاری، معاشرت با دوستان، حضور در مکان های تفریحی و … بررسی ها اثبات نموده است که ماندگاری شادی در این نوع زندگی بسیار کمتر است. در واقع پس از عبور از زمان رخداد این فعالیتها، اثر شادی آفرین آنها بسرعت از میان میرود.
2- زندگی مشتاقانه و متعهدانه
نوع دوم زندگی مدلی رفتاری است که فرد در همه فعالیتهای روزمره کار و زندگی مشتاقانه و متعهد وارد شده و مسئولیت میپذیرد. مشارکت و نقش آفرینی فعال میکند. تلاش میکند تا از همه داشته ها و توانمندیهای خود بهره بگیرد. این نوع کار و زندگی شادی ایجاد میکند که بسیار ماندگارتر از نوع اول است.
3- زندگی معناگرا
اما “شادی واقعی زمانی ایجاد میشود که شما در آنچه انجام میدهید، معنایی میابید” در مورد یافتن معنا در محل کار نظریات متفاوت وجود دارد. بسیاری معتقدند که فرد باید در کارش احساس مهم بودن و هدفمند بودن داشته باشد. به این منظور لازم است که فرد هدف غایی سازمانش را بداند و بتواند میان کار روزمره خود و آن هدف و در نهایت توسعه اجتماع رابطه ای بیابد. نظریه دیگری میگوید که معنا در هر فعالیت از ارتباط، درک و خدمت رسانی حاصل میشود. میتوان گفت اگر کارمندان بتوانند در محیط کارشان ارتباطات اجتماعی مناسبی برقرار کنند و به درک صحیحی از اهداف فردی و سازمانی برسند و احساس کنند که در راستای تحقق این هدف میتوانند به خود، سازمان و جامعه شان خدمتی نمایند. به بالاترین سطح معنا داری و در نتیجه به پایدارترین نوع شادی دست خواهند یافت.