آیا بنظر شما چک کردن پرسنل با استفاده از دوربین یا روشهایی به این شکل رفتار انگیزه کش است؟ آیا تجربه ای از این مدل کنترل مدیریتی دارید؟ برخی شنیده های من این شکلی هستند.
مدیرما همیشه در حال چک کردن دوربین هاست…
یکبار مدیرمون زنگ زد پرسید فلانی که 15 دقیقه ست پشت میزش نیست کجا رفته؟
اگر من با تلفن همراهم 5 دقیقه صحبت کنم مدیرم تماس میگیره میگه چه خبره؟
…
قطعا و بدون تردید کنترل عملکرد پرسنل یکی از وظایف یک مدیر توانمند است. اما چه نوع کنترلی و با چه شیوه ای میتواند بهترین خروجی را ایجاد کند و همزمان نابود کننده انگیزه افراد هم نباشد.
تصور کنید شما در حال انجام کار روزانه خود در یک سازمان هستید و حس نگاه دایمی یک نفر دیگر همراه همیشگی شماست. آیا این احساس تحت نظر بودن دایمی باعث میشود تا عملکرد بالاتری فعالیت کنید؟ آیا باعث میشود وقت کمتری تلف کنید یا با کارایی بیشتری کار کنید؟ پاسخ این سوال بر اساس شناخت روان انسان و بررسیهای حوزه مدیریت منابع انسانی منفی ست. یک انسان با احساس نظارت دایمی احساس خواهد کرد که مورد اعتماد نیست، نمیتواند برای تقسیم زمانهای کار و استراحت خود تصمیم بگیرد و در مورد شیوه انجام کارها اختیار ندارد در نتیجه این احساسات، و بر اساس تیوری Avoid-Approch ، بدنش در شرایط تهدید قرار خواهد گرفت بنابراین تمرکز نخواهد داشت و نخواهد توانست با همه توان ذهنی و شناختی خود فعالیت کند. حافظه و یادگیری وی نیز تنزل خواهد کرد. بنابراین مانند انسانی نیمه خواهد ماند و تنها خواهد توانست امور روتین و با توان ذهنی پایین را انجام دهد و شاید بیشتر ادای کار کردن را درآورد. کاری که از پشت دوربین ها قابل تشخیص نیست. من پشت میزم هستم و به مونیتورم نگاه میکنم اما …
میتوان وجود دوربین های سازمانی را با موضوعاتی مانند امنیت سازمان، امنیت اطلاعات و پیگیری شرایط خاص و بحرانی توجیه کرد اما کنترل دایمی مدیران سازمان از طریق دوربین ها تقریبا توجیهی ندارد. و یک رفتار واقعی انگیزه کش است. میتوان بجای کنترل دایمی و از روشهایی اینچنین کنترلهای زمان بندی شده و یا کنترل نتایج عملکرد را جایگزین نمود.