مایکل ولف مسئول 5 استارتاپ در کوارا دلایل اینگونه افراد را بصورت زیر دسته بندی میکند.
افرادی که شرکتهای بزرگ و خوشنام را ترک میکنند معمولا دلایل زیر را دارند.
– آنها معمولا از سیاست های شرکتهای بزرگ رضایت ندارند و از عدم اثرگذاری بر یک مجموعه بزرگ نارضی اند و این شرکتها را به سمت شرکتهای کوچک تری که بتوانند نتایج فعالیت خود را ملموس تر ببینند ترک میکنند.
– آنها معمولا ایده های بزرگی در سر دارند و این شرکتها را برای ساختن شرکت خود ترک میکنند و استاتاپ هایی به راه میاندازند.
– آنها معمولا به یادگرفتن یک تکنولوژی جدید و یا بازار جدید علاقمندند و به شرکتهای کوچک تری میروند که بر آن حوزه خاص متمرکز هستند.
ــآنها ممکن است والدین بیمار داشته باشند و یا برای همسرشان موقعیت شغلی در یک شهر دیگر پیش امده باشد و به دنبال شرایط بهتر برای خانواده شان نقل مکان کنند.
آنها ممکن است به این نتیجه برسند که برای همیشه جوان نیستند و بخواهند مدتی را در سفر بگذرانند و قبل از رسیدن به میان سالی و پیری تجربه های چالشی داشته باشند.
آنها ممکن است به سادگی از کار کردن در یک شرکت تکراری خسته شده باشند و بخواهند برای ایجاد تغییر در زندگی خود در جای دیگری کار کنند
آنها به این نتیجه میرسند که دیگر تمایلی به فعالیت در صنعت و تکنولوژی ندارند و میخواهند که فعالیت اجتماعی در دفاع از حقوق حیوانات انجام دهند یا سرآشپز شوند و یا یک فعالیت انسان دوستانه انجام دهند.
شرکتهایی مانند گوگل و فیس بوک فوق العاده هستند اما همین شرکتها برای افرادی که با دلایل اشتباه آنها را انتخاب کرده باشند به فاجعه تبدیل میشوند. دلایل اشتباه در ورود به یک شرکت خوشنام میتواند از تن دادن به پرستیژ آن شرکت تا توجه بیش از حد به نظریات خانواده در مورد شغل و آینده موفق متفاوت باشد.