در یک جلسه مشاوره مدیریت با مدیر عاملی جوان با تیپ شخصیتی هیجان خواه، مسئله مطرح شده این بود، ما تیمی داریم که ریزش نیرو در آن زیاد دارد و افرادی هم که در شرکت باقی می مانند همیشه شکایت دارند که استرس کار بالا است و آنها همیشه نگران هستند و مدیر عامل فکر می کنند که این اضطراب بر روند کاری افراد اثرگذار است.
برای حل مسئله از مدیرعامل خواستم تا شرایط شرکت و تغییرات را در چند ماه گذشته برایم بازگو کند و او با این جمله شروع کرد. ” ما با بقیه شرکت ها فرقی نداریم، چند سالی است که در بازار فعلی فعالیت می کنیم. ابتدای کار سه نفر همسن و سال بودیم که یک ایده داشتیم و آن ایده را اجرایی کردیم و بعد کم کم بزرگ شدیم و کارمندان را اضافه کردیم. راستش برای ما کار کردن و خوب کار کردن در الویت است اما اینقدر ریزش نیرو داریم که خودمان هم نمی دانیم باید چکاری انجام دهیم. در طول 6 ماه گذشته، کمی بازار کارمان را تغییر داده ایم، چند مدیر به شرکت اضافه کرده ایم و دفتر شرکت را هم بزرگ کرده ایم”
مسئله: ریزش نیرو
پاسخ: شاید پاسخ دادن به این سوال کمی سخت باشد اما اگر روند صحبت کردن این فرد در مورد تغییرات را می شنیدید شاید شما هم مانند من می توانستید به موضوع را پیدا کنید. این شرکت مدیرعاملی داشت، هیجان خواه که از تغییرات و ایجاد تغییر لذت می برد و به لحاظ روانی خود علاقه مند به ایجاد تغییر بود و بدون تغییر احساس رخوت می کرد. اما سوالی که اینجا باید حتما به آن پاسخ داد این است که آیا به این موضوع فکر کرده ایم که ممکن است همه افراد به این اندازه هیجان خواه نباشند و حتی ممکن است دیگران از هیجان گریزان باشند. پاسخ به این سوال را با کمک تست نیازهای گلاسر بررسی کردیم و نتیجه به دست آمده نشان میداد که افرادی در شرکت مشغول فعالیت هستند که نیاز به بقای بالا دارند و این سبب می شد تا علاقه چندانی به تغییر نداشته باشند.
آدمهای متفاوت
واکنش مدیرعامل بعد از شنیدن نتیجه جالب بود و برایشان باور اینکه افراد ممکن است از تغییر بترسند کمی دشوار بود. اما به خاطر داشته باشیم که افراد اطراف ما الزاما مشابه ما نیستند و الزاما ابهام و تغییر را به اندازه ما دوست ندارند. پیشنهادات کاربردی زیر در مورد بهبود وضعیت ریزش نیرو به مدیرعامل ارائه شد اما موضوع مهمتر از این پیشنهادات تلاش ایشان برای درک تفاوت های بین فردی می باشد.
• دستورالعمل روشن و مختصری به کارکنان خود بدهید.
• تصمیمات قطعی بگیرید.
• اعتمادبهنفس را در کارکنان یا مدیرانی که گرایش به ابهام دارند، تقویت کنید.
• به کارکنان خود یاد بدهید روی پای خود بایستند.
• اهداف شرکت را بهصورت واضح تعیین کنید و به دیگران اطلاعرسانی کنید.
• مراقب شایعه سازی ها باشید
• نقش افراد را تا حد ممکن شفاف سازی کنید.
دکتر فاطمه امیرآبادی