در نوشته های قبل درباره این موضوع که آیا رهبری مهارتی آموختنی ست گفتگو کردیم و به این نتیجه رسیدیم که اگرچه بخشهایی از مهارتهای رهبری از جنس هنر و مهارت است اما میتوان آنرا آموخت. همچنین پس از آن راجع به شیوه های یادگیری مهارتهای رهبری گفتگو کردیم. بنظر میرسد در مسیر آموختن مهارتهایی که از جنس مهارتهای نرم و رفتاری هستند و معمولا در محیط های کاری و در زمان تعامل با دیگران بروز میکند باید به مسیرها یا چرخه های یادگیری دیگری فکر کرد.
یکی از این تیوریها، چرخه یادگیری کلب است. در این چرخه که در تصویر زیر دیده میشود . برای فرآیند یادگیری یک چرخه 4 مرحله ای متصور است. بر این اساس 4 گام به شرح زیر شکل داده میشود.
گام اول: تجربه کردن یک مهارت
هر زمان که فردی در برابر یک تجربه جدید قرار میگیرد فرآیند یادگیری آغاز میشود . چه رفتار فرد در این تجربه جدید قابل قبول باشد و چه نه، این تجربه نو میتواند کمک کند فرد در مورد برخی مهارتها و ویژگیهایش به آگاهی برسد. این خودآگاهی اولیه در گام دوم تکمیل میشود.
گام دوم: گرفتن بازخورد
بهترین تجربه های زمانی میتوانند منجر به بهبود مهارت شوند که همراه با ارایه بازخورد از اطرافیان و یا ارزیاب های رفتاری باشند که میتوانند درباره عملکرد فرد در آن تجربه بازخورد بی طرف و توسعه ای ارایه دهند.
گام سوم: درک مفاهیم تیوریک
در این مرحله فرد پس از گرفتن بازخورد سازنده میداند که چه بخش هایی از رفتارش نیازمند توسعه و بهبود است. در اینجا فرد مفاهیم مربوط به موضوع تجربه را میاموزد. در واقع زیربناهایی علمی که باعث میشود فرد عمیق ار به دلایل اصلاح رفتار پی ببرد در اختیار وی قرار میگیرد.
گام چهارم: آمادگی برای اجرا
در این بخش فرد پس از گذران تجربه، بازخورد و درک مفاهیم علمی پشتوانه رفتار، باید آماده اجرای مجدد تجربه و یا آماده اقدام در محیط واقعی شود.
برخی بررسها نشان میدهد این چرخه یادگیری نه تنها برای یک فرد و در مسیر آموختتن مهارتهای رهبری کارایی دارد بلکه میتواند سبک های مختلف یادگیری در افراد مختلف را نیز پوشش دهد و در کارگاهها و یا دوره ای توسعه ای که افراد متفاوت با سبک های یادگیری متفاوت جضور دارند بکار بیایید.
در مقاله بعد درباره سبک های یادگیری در مهارت های رهبری گفتگو میکنیم.