فرهنگ سازمانی چیست و از کجا میاید؟ چطور میتوان ویژگیهای فرهنگی را یک سازمان را شناخت و بهبود داد؟
در مقاله قبلی درباره تفاوتهای ارزشمند میان افراد نوشتیم وبه دیدگاه مارگارت هفرنان در کتاب مدیریت فراسوی اعداد اشاره نمودیم. وی در همین کتاب درباره تفاوتهای کوچک فرهنگی که منجر به جهش های بزرگ در شیوه عملکرد سازمانها میشود اشاره میکند.
فرهنگ یک سازمان شامل شیوه ارتباط و زندگی روزمره افراد یکی از پیچیده ترین و در عین حال مهمترین فاکتورهایی ست که موفقیت و یا عدم موفقیت سازمان را رقم می زند. اینکه فرهنگ چیست و از کجا میاید یکی از دشوارترین سوالات حوزه مدیریت منابع انسانی است. از تعریف فرهنگ سازمان که بگذریم فرهنگ سازمان معمولا از شیوه رفتار و عمل و ارزشها و اندیشه های مدیران و بنیانگذاران اولیه سازمان شکل می گیرد. مهمتر از ریشه فرهنگ، اثر آن بر تک تک فرآیندها، گفتگوها، جلسات و تصمیم گیریهاست. هفرنان در این باره میگوید ” تغییرات کوچک در فرهنگ مانند گوش دادن، سوال پرسیدن و به اشتراک گذاشتن اطلاعات باعث ایجاد تغییراتی فراتر از ایده ها، بینش ها و روابطی می شود که آن نظام قادر به ایجادش است. هر کدام از این تغییرات کوچک نتایجی در پی دارد که کل سیستم را تحت تاثیر قرار می دهد و همه از مدیرعامل گرفته تا دربان در این فرآیند تاثیرگذار هستند.”
به نظر میرسید اگر بتوانیم برخی مهارتهای پایه رفتاری و ارتباطی را در نیروی انسانی سازمان بهبود دهیم پیشرفت قابل توجهی در سایر حوزه ها خواهیم داشت.
- اگر بتوانیم به افراد یاد دهیم که موثر و فعال گوش کنند، و مهارت شنود موثر را بیاموزند،
- اگر بتوانیم این جرات و جسارت را در اعضای تیم تزریق کنیم که در برابر هر رخدادی سوال بپرسند و دغدغه های ذهنی خود را به زبان بیاورند،
- در آن سمت دیگر در افرد صبوری و پذیرش چالش های ایجاد شده از سوی دیگران را تو سعه دهیم.
- و در نهایت افراد را ترغیب کنیم که بجای برداشت و سوبرداشت از هر رخدادی، به شیوه بالغ گفتگو کنند.
به احتمال زیاد خواهیم توانست فرهنگ سازمانی را به سمتی هدایت کنیم که بسیاری از مسایل مرتبط با افراد را رفع کرده و به بهترین ایده ها، دغدغه ها و برداشت ها و در نهایت صحیح ترین تصمیم ها برسیم.