در ادامه مقاله پیشین در این مقاله تلاش میکنیم تا برخی بررسیهای نورولوژیستی را که منجر به یادگیری بیشتر میشود ارایه کنیم.
اثرهورمونها
نورولوژیستها نشان داده اند که برای یادگیری به تغییر در ساختار مغز و بخصوص ایجاد ارتباطات جدید بین سلولهای پیشین نیاز داریم. بر خلاف تصور عامه قابلیت این سلولها برای ساختن ارتباطات جدید ارتباط جدی با سن و ژنتیک ندارد. در واقع میتوان گفت قابلیت های مغز برای یادگیری در سنین بالا کاهش جدی نمییابد و اثر ژنتیک نیز عاملی بازدارنده برای ایجاد این ارتباطات نیست. اما در برابر مشخص شده است که نقش هورمونها در ایجاد آمادگی برای یادگیری بالاست. به نظر میرسد هورمونهای بخصوصی میتوانند بستر تغییر مغز برای یادگیری را فراهم کرده و در حضور آنها مقاومت ساختارهای فعلی برای یادگرفتن کاهش میابد. [1] هورمونها ترکیبات شیمیایی هستند که بدن در شرایط مختلف ایجاد میکند این مواد شیمیایی مانند کاتالیزوری برای فعالیتهای مختلف بدن و بخصوص مغز عمل میکنند. بنایراین در راستای مکانیزمهای یادگیری میتوان هورمونها را مورد توجه قرار داد.
بعنوان مثال انگیزه برای یک اقدام با ترشح هورمون دوپامین افزایش میابد و این هورمون در تسهیل تغییر مغز نقش جدی ایفا میکند. بررسیهای عصب شناسی نشان میدهد که یادگیری به تلاش و انگیزه نیاز دارد و این دو رفتار دوپامین ترشح میکنند که مقاومت مغز در برابر تغییر را کاهش داده و یادگیری را تسهیل میکنند.[1]
اکنون و در سالهای اخیر با توسعه دانش مدیریت نیروی انسانی در جهان و حجم بالای تحقیقات برخی محرکهای انگیزه شناخته شده است و میتوان در فضاهای دیجیتال آنها را بکار گرفت. بعنوان مثال دستیابی به یک هدف هرچند کوچک یکی از محرکهای انگیزه است که در روشهای دیجیتال میتواند به صورت بستههای کوچک آموزشی و بازخورد مثبت در انتهای تکمیل بسته نشان داده شود.
محرک دیگر تشویق است که تقریبا در تمام متدهای بازی سازی و اپهای یادگیری در نظر گرفته شده است. حتی زمانی که اپ موبایل شما امکان به اشتراک گذاشتن تلاش و یا پیشرفت شما در یک حوزه خاص را فراهم میکند امکان گرفتن بازخورد مثبت از دیگران را ایجاد کرده که به نوعی ایجاد کننده انگیزه تلاش مستمر و مجدد است. بعنوان مثال اپ مطالعه کتاب طاقچه برای ترغیب افراد به مطالعه بیشتر کتاب، به ازای مدت زمانی که داخل اپلیکیشن هستید و کتابی را مطالعه میکنید به شما برگهایی را هدیه میدهد شما میتوانید با مجموعه این برگها از سایر امکانات وبسایت را کسب نمایید.
یکی از انگیزاننده های دیگر مقایسه با دیگران و برنده شدن است. هوش مصنوعی میتواند با در دست داشتن اطلاعات عظیم[1] حجم بالایی از افراد، شما را در گروه مناسبی از افراد دستهبندی کرده و روال پیشرفت شما را با آنها مقایسه کرده و شما را رتبهبندی کند و انگیزه بهبود ایجاد کند. همانگونه که در نرم افزارهای آموزش زبان خارجی میتوانید خود را با افرادی در سطح خود مقایسه نمایید.
کیس واقعی: در این مورد اپلیکیشن معروف یادگیری زبان دولینگو[2] که با کاربرد هوش مصنوعی تکمیل شده است در هر لحظه فراگیر را با تعداد مشخصی از افراد در یک لیگ گروهی قرار میدهد و رقابتی را برای صرف زمان برای یادگیری زبان برقرار میکند. فرد بصورت مستمر در جریان میزان تمرین و امتیازات کسب شده توسط سایر افراد قراردارد و بدین ترتیب ترغیب میشود که زمان بیشتری برای یادگیری اختصاص بدهد. دوره های کوتاه یک هفتهای برای این رقابت در نظر گرفته میشود و در انتهای هر دوره نفرات برتر مشخص میشوند و پاداش میگیرند. [16]
کاربرد در دنیای امروز: با این توصیف میتوان به فعالان حوزه های آموزش و توسعه در واحدهای آموزشی و سازمانی پیشنهاد داد که برای ایجاد اثربخشی آموزشی بالاتر میتوانند اهداف آموزشی را به سرفصلهای کوتاهتر تقسیم بندی کرده و در انتهای هر سرفصل شرایطی ایجاد کنند که فراگیر میزان پیشرفت خود را با همکاران و یا خانوادهاش به اشتراک بگذارد. یا اینکه به ازای مشارکت منظم فرد در فرایندهای یادگیری امکانات و یا مزایایی بعنوان پاداش برای فرد فراهم شده و اثر تشویق را محقق سازد.
مکانیزمهای یادگیری خود کنترل[3]
یکی از پذیرفته شده ترین تعاریف برای یادگیری خود کنترل، فرایندی است که افراد با کمک و یا بدون کمک دیگران فرایند یادگیری را آغاز میکنند. نیازهای آموزشی خود را تشخیص میدهند، اهداف یادگیری خود را تعیین میکنند، افراد و ابزار مورد نیازشان را جستجو میکنند، راهبرد مناسب یادگیری برای خودشان را انتخاب کرده و بکار میگیرند و نتایج یادگیری را ارزیابی میکنند. در قلب این روش این مفهوم جادارد که فرد کنترل مسیر یادگیری را بر عهده داشته و مسئولیت چیستی و چگونگی آموزش را بر عهده میگیرد. مرور مقالات و بررسیها نشان میدهد که این نوع یادگیری اثربخشی بالاتری دارد.[6]
یکی از مهمترین نیازمندیهای متد آموزش خود کنترل این است که آموزشها بر مبنای ویژگی شخصیتی افراد بازسازی و بهینه سازی شود. تا بتواند منطبق با توانمندیها و پیش فرضهای ذهنی هر فرد تغییر یابد.[6] این نیاز از آنجا نشان میگیرد که میدانیم هر دانش آموزی درس را به زبان خودش بازسازی میکند و سپس بخاطر میسپارد گاهی برخی آموختهها با سطح مغز یک فرد بخوبی جفت و جور میشود و سرعت آموختن بالاتر میرود و گاهی این تناسب به سختی حاصل میشود و سرعت و کیفیت آموختن کاهش میابد. [1]
در متدهای تکنولوژیک، هوش مصنوعی میتواند بر مبنای دیتای حجم بالایی از اطلاعات آنلاین از سایر فراگیران و شیوه مشارکت و پاسخگویی فرد به شناخت مناسبی از تایپ شخصیتی و روش یادگیری منحصربفرد او برسد و دیتای قابل ارایه به وی را سفارشیسازی کند.
در بسیاری از نرم افزارها و محیطها سفارشیسازی بر مبنای قابلیت تغییر رنگ و ظاهر صفحه خلاصه میشود در حالیکه باید بتواند تایپ یادگیری هر فرد را تشخیص داده و متناسب با آن محتوای آموزشی ارایه دهد. مثلا برای افراد با حافظه شنیداری و یا حافظه دیداری شیوه ارایه محتوا را تغییر دهد.
یکی از مدلهای جالبی که تلاش میکند فضای آموزش را شبیهسازی کند متد سه تایی person, process, context است.[6]
در مورد هر کدام از این 3 وجه میتوان مطالب زیر را در نظر گرفت:
فرد: آموختن خودکنترل، شخصی سازی اطلاعات، بازخورد سریع
فرایند: دسترس پذیری، سرعت آموزش، فاصله های آموزشی و …
محیط: حضور معلم و یا تسهیلگر، حضور سایر فراگیران، ابزارهای مختلف، مراجع مختلف
در مکانیزمهای یادگیری خودکنترل تاکید میشود که علیرغم اهمیت همه وجوه، لازم است دو وجه پایینی محیط و فرایند حامی و پشتیبان وجه فرد باشند و بر مبنای نیاز و خواست وی بهینهسازی شوند.
کیس واقعی: بعنوان مثال یک نرم افزار مورد استفاده در مدارس ایالات متحده[4] که به معلم اجازه میدهد بر مبنای ارزیابی هر دانش آموز برنامه اختصاصی برای آموزش وی طراحی و اجرا کند. این نرم افزار برای آموزش ریاضی، خواندن، نوشتن و علوم کامپیوتر مورد استفاده قرار میگیرد و کمک میکند تا افراد محتوای شخصی سازی شده خود را بررسی و تمرین نمایند. [16]
کاربرد در دنیای امروز: هم اکنون این امکان وجود دارد که مدرسان و یا متصدیان آموزشی نتایج ارزیابی فراگیران را در اختیار دستیار هوش مصنوعی قراردهند و از او بخواهند که برای هر کدام بازخوردهای متناسب و تمرینهای بیشتر برای یادگیری ایجاد کند. همچنین ایجاد شناخت عمیق تر برای مدرسان و منتورها نسبت به فراگیران ( در ابتدای دوره های یادگیری) در ارایه توصیه های متناسب با شخصیت و نیازهای فرد اثرمثبتی خواهد داشت.
تغییر نقش معلم و مدرس در آموزش نوین
از سوی دیگر به نظر میرسد که نقش افراد مدرس در آینده آموزش به صورت بنیادی تغییر میکند. در گذشته معلم مهمترین عنصر یک فرایند آموزشی بود که ساختار کلاس، سرفصلهای آموزشی، زمانبندی و سرعت آموزش را شکل میداد و درباره شیوه یادگیری و میزان و نحوه تمرین افراد تصمیم میگرفت. از سوی دیگر معلمها تنها منبع اطلاعات قابل ارایه به افراد بودند. امروز نقش مدرسین بیشتر به سمت یک تسهیلگر و یا کوچ تغییر یافته است. فردی که اطلاعات اساسی و بنیادی مرتبط با موضوع مورد آموزش را میداند( و نه همه دانش مرتبط با آن حوزه را) و میتواند افراد را به سمت منابع و مراجع مناسب و متنوع هدایت کند.[14] در همین رابطه باید به این موضوع اشاره کنیم که یکی از مهمترین دلایل شکست نسل 2 آموزش یعنی آنلاین نمودن آموزش آنالوگ یا سنتی عدم مهارت مدرسان در بکارگیری ابزارهای الکترونیک و فهم ناکافی از فناوری اطلاعات بوده است تا جایی که مفهوم روانی با تکنولوژی[5] برای معلمان و مدرسان و سواد هوش مصنوعی[6] مورد بررسی جدی قرار گرفته است. [13,10]
کاربرد در دنیای امروز: یقینا آموزش مدرسان و معلمان نسبت به شناخت مغز و مکانیزهای عملکردی آن، تغییر ساختار آموزش بر اساس دانشهای نو، کاربرد تکنولوژی و البته مشخصات نسل جدید و رویکرد آنها نسبت به فرایند یادگیری میتواند کمک شایانی به اثربخشی بالاتر این فرایندها داشته باشد.
[1] Big data
[2] Duolingo
[3] Self-directed learning
[4] Khanmigo
[5] FIT: Fluency with Information Technology
[6] AI literacy