چند روز پیش با یک کارجوی متولد 1374 ( دهه هفتادی)مصاحبه داشتم. در یک شرکت بسیار معروف مشغول بکار بود و برای یک شرکت معتبر دیگر مورد مصاحبه قرار میگرفت. برای ما مشاوران منابع انسانی که نقل قولهای کلیشه ای درباره نسل Z و یا دهه هفتادیهای خودمون را میشنویم مثل نقض آشکاری بود.
تخصص ویژه و کمیابی داشت که اکثر آنرا خودش و با مطالعه و جستجو بدست آوره بود. شغلی که احتمالا در 10 سال گذشته وجود نداشت، اما امروز بخش مهمی از کسب و کارهای آنلاین را تشکیل میدهد. برای عملکرد موفق در شغل او هیچ رشته تحصیلی مشخصی در دانشگاه وجود ندارد و نیمتوان ادعا کرد میشود به شیوه آکادمیک و کلاس و دوره رفتن آنرا آموخت. این یکی از بهترین ویژگیهای این نسل جدید است که میتوانند بدون نیاز به هیچ استاد تمام وقتی منابع مورد نیاز خود را بیابند و با تمرین و سعی و خطا ویژه ترین تخصص ها را بیاموزند.
دهه هفتادی ما نقاط قوت و ضعف خودش را داشت اما نکته برجسته در وی خودآگاهی نسبت به ویژگیهایش بود او میدانست که برخی مواقع اشتباه میکند و دلایل نسبی این اشتباهات را هم میدانست و برای برطرف کردن آنها کاملا گشوده بود. صراحت و جرات وی در بیان ویژگیهایش بخصوص نقاط نیازمند بهبود یکی از نقاط اوج مصاحبه بود جایی که ما در اکثر موارد در پاسخ سوال نقاط ضعف شما چیست؟ ضعف های کلیشه ای و احتمالا امن میشنویم.
یک ویژگی دیگر این کارجوی جوان، تمایل بالا به چالش و دست و پنجه نرم کردن با نادانسته ها بود. او دنبال جایی میگشت که بتواند مساله حل کند و چیزی بسازد و اگر جایی این مشخصات را نداشت نمیتونست با پول بیشتر یا امنیت شغلی بالاتر او را نگه دارد. در واقع محیط کاری مطلوب اون محیطی پویا و علاقمند به رشد و بهبود مستمر بود. چیزی که نیازمندی کسب و کارهای ماندگار و اثرگذار است.
از این مصاحبه و بسیاری نمونه های دیگر من به دهه هفتادی ها و بعدی ها امیدوارم. دغدغه اصلی کنار آمدن با آنها نیست دغدغه اصلی ساختن دنیایی ست که شایسته آنها باشد.