چرا تفاوت های فردی در محیط کار ارزشمند است؟ و چگونه میتوان رویکرد صحیحی در قبال آنها اتخاذ نمود.
کتاب مدیریت فراسوی اعداد از مارگارت هفرنان یکی از بهترین کتابهایی ست که درباره فرهنگ های درست در محیط کار خوانده ام. در این کتاب هفرنان که یکی از مدیران کارکشته در حوزه رسانه و از محققان شیوه های رهبری است تاکید میکند که آنچه موفقیت تیم ها و سازمان ها را رقم میزند فراتر از داده های قابل شمارش و قابل اندازه گیری ست. مفاهیمی مانند مشارکت، همراهی، شناخت و مانند اینها مفاهیمی کیفی هستند که اثر خارق العاده ای بر کمیت های نهایی سازمان دارند.
هفرنان تلاش میکند برخی تفکرات اشتباهی که درباره شیوه تعامل افراد در محیط های کاری در سرتاسر دنیا وجود دارد را به چالش بکشد. یکی از مهمترین این فرهنگ ها، تمایل به همرنگ جماعت شدن و سکوت کردن در جلسات کاری ست. نویسنده کتاب اذعان میکند این فرهنگ غلط ریشه در بنیادهای فکری اقوام مختلف دارد و در بسیاری موارد مانع از اتخاذ تصمیم های کاملا درست و رشد و توسعه سازمانی میشود. در برابر هفرنان مفهوم کش مکش خلاقانه را مطرح میکند و میگوید. “کش مکش خلاقانه حقیقی نیازمند طیف گسترده و متفاوتی از شخصیت ها، پیش زمینه ها، سبک های فکری و تلقی هاست. اما اینکه چرا کش مکش خلاقانه رخ نمیدهد دلایل مشخصی دارد همه ما دچار سوگیری هستیم” نویسنده توضیح میدهد که مغز انسان بدلیل بهبود بهره وری بدنبال یافتن آنچه با آن آشناتر است می رود و از ناشناخته ها چه افراد ناشناخته و چه افکار جدید پرهیز می کند. با این توصیف پذیرش تفاوت های فردی و ایده ها و رویکردهای نوین چالشی جدی است که باید برای آن تلاش کرد و بصورت خودآگاهانه آنرا پذیرفت.
واقعیت این است که تفاوت های فردی تعیین کننده هستند و هرچه تفاوت های بیشتری در اعضای تیم ها و افراد سازمانها ایجاد کنیم به همه جانبه نگری کامل تری رسیده و در نتیجه تصمیمات جامع تری اتخاذ میکنیم. این تلاش در سازمانهای مختلف تحت لوای برنامه های گوناگونی آغاز میشود که تلاش میکند تا مسیر ورود به سازمان را برای افراد متفاوت فراهم کند. اما صرف حضور افراد متفادت در تیم ها کافی نیست و باید فرهنگ شناخت، همدلی و گفتگوی مشترک را نیز در تیم ایجاد کرد. در ادامه هفرنان تلاش میکند تا روشهایی برای ایجاد این نوع فرهنگ پیشنهاد دهد. در پست های بعدی در باره این شیوه ها گفتگو میکنیم.