مدیران ارشد هر سازمان، مالکان و پدید آورندگان از مهمترین عناصر شکل دهنده تعلق سازمانی هستند. به صراحت میتوان گفت که عملکرد مدیران ارشد و نوع منش و رفتار آنها در قبال سازمان، برنامه ها، عملکرد و نیروی انسانی میتواند اشتیاق بیافریند و یا آنرا به کلی نابود کند.
بررسی منابع و تحقیقات مختلف در حوزه تعلق سازمانی پرسنل چند نکته برجسته در رفتار و عملکرد مدیران ارشد را گوشزد میکند که در ادامه به اختصار ذکر شده است.
تدوین چشم انداز
تحقیقات نشان میدهد درک کارفرما از استراتژی کسب و کار و اینکه فعالیت هر کسی چه نقشی در عملکرد سازمان دارد، یکی از مهمترین محرک های اشتیاق کارمندان است. (The Conference Board, 2006) پس اولین پارامتری که موجب بهبود اشتیاق کارمندان میشود”گزاره استراتژیک” سازمان است. وجود گزاره استراتژیک باعث ایجاد فرهنگی قوی، شفاف و متمایز گشته که سبب میشود هر فردی بتواند رابطه میان شغل خود و اهداف و چشم انداز سازمان را بخوبی درک کند. مدیریت ارشد قبل از هر چیز مسئول ایجاد این گزاره و اشتراک آن میان افراد است. همچنین این نگاه استراتژیک باید در زندگی روزمره و عمل و رفتار مدیران ارشد سازمان مشهود باشد. رفتار مدیران بخصوص مدیر ارشد باید نشان دهد که نسبت به اهداف تعیین شده احساس مسئولیت میکنند.
در کنار گزاره استراتژیک، تعیین چشم انداز سازمان ضروری است. بسیاری از سازمانها برنامه هایی برای دستیابی به اهداف آتی خود دارند. ایجاد یک چشم انداز برای آینده، الویت سازمان است چون به افراد میگوید که قرار است در سازمان چه رخ دهد. به عبارت دیگر وجود چشم انداز، احساسی از هدفمند بودن برای افراد ایجاد میکند.
بررسیهای دلویت نشان میدهد، سازمانهایی که بر یک هدف مشخص تمرکز میکنند، سطح بالاتری از اعتماد به نفس میان مدیران و کارمندان خود ایجاد میکنند که منجر به رشد کسب و کار آنها میشود. Deloitte 2014
بر اساس تحقیقی، تعیین یک هدف خوب و به اشتراک گذاری دایمی آن، میتواند سود شرکت را تا 17 درصد افزایش دهد. 2010 Burson-Marsteller
بنابراین به نظر میرسد اولین قدم برای بهبود تعلق سازمانی کارمندان این است که مدیران ارشد سازمان بدانند که به کدام سمت میروند و چشم انداز سازمانشان را ایجاد کرده و به اشتراک بگذارند.