مدیران ارشد و اعتماد سازمانی
برای حفظ و ایجاد اعتماد سازمانی، مدیران ارشد سازمان باید نشان دهند که بدنبال منافع شخصی خود نیستند و منافع سازمان را دنبال میکنند. همچنین بررسی ها نشان میدهد مدیرانی که با کلام و رفتارشان نشان میدهند که به محدودیت ها و نقاط ضعفشان آگاه هستند ، نسبت به افراد سازمان بخصوص در سطوح پایین سازمانی محترمانه رفتار میکنند و خیرخواهی خود درقبال اعضای سازمان را بروز میدهند، اعتماد بیشتری جلب میکنند.
برخی سازمانها برنامه های توسعه مدیران خود را به سمت جذب و رشد مدیرانی که بتوانند اعتماد اعضای سازمان را جلب کنند تغییر داده اند. برخی ویژگیهای ارتباطی این مدیران به شرح زیر است.
- این مدیران بیش از دیگران در دسترس هستند. و در سطح سازمان دیده میشوند
- معمولا جلسات فرد به فرد موثر برگزار میکنند.
- تنها ارایه کننده اطلاعات نیستند بلکه آماده اند تا سخنان دیگر اعضای سازمان را بشنوند.
- وارد گفتگوی دو طرفه میشوند.
- در زمان بروز اشتباهات سازمانی آماده عذرخواهی در جمع هستند.
وقتی سازمان بزرگ است و امکان برقراری ارتباط نزدیک میان همه اعضای سازمان و مدیران ارشد وجود ندارد، لازم است این اختیارات به مدیران سطوح پایین تر و مدیران مستقیم افراد تفویض شود و از آنها خواسته شود برای ببهود سطح اعتماد سازمانی برنامه ریزی کرده و تلاش کنند.
یکی از تغییرات اساسی دیگری که میتواند منجر به ایجاد اعتماد سازمانی شود تغییر رابطه رهبر- پیرو میان کارمندان و رهبران سازمان است. این تصور که اعضای سازمان به رهبران وابسته هستند و رهبران و مدیران ارشد مسئول ایجاد جو سازمانی کارا و مثبت هستند باید تغییر کند. در این شرایط همه اعضا در قبال آنچه در سازمان میگذرد مسئول هستند و میتوانند دست به اقدام بزنند.
شفافیت و شفافیت و شفافیت
نسل امروز نیروی انسانی انتظار دارد در شرایط مختلف سازمان همه چیز را درباره شرایط کسب و کار بداند. اینکه چه سختی ها و مسایلی در مسیر حرکت سازمان وجود دارد، اطلاعات بازارهای رقابتی و آنچه پیش روی سازمان است باید با تمام افراد در میان گذاشته شود. از سوی دیگر شیوه انتقال و جریان اطلاعات درسازمانها در حال تغییر است. این تغییر لازمه بکارگیری پتانسیل افراد یک سازمان است. اینکه اطلاعات صرفا از سطوح بالای سازمان به سمت سطوح پایین حرکت کند پذیرفته نیست امروزه کارمندان میخواهند درباره خود و ایده هایشان گفتگو کنند. در مورد مسایل حرف بزنند و راهکار بدهند و نگران عواقب این شیوه گفتگو نباشند.