امروزه اهمیت رفتار درست با کارمندان و اثر اشتیاق شغلی آنان بر خروجیهای نهایی سازمانها بیش از هر زمان دیگری بر رهبران سازمانی روشن شده است. از اینرو تمرکز بر شادی، اشتیاق و رفاه افراد مورد توجه قرار گرفته است. در این میان رفع شناسایی و رفع نیازهای بنیادی و اکثرا پنهان کارمندان ضروررت دارد.
امنیت روانی
هر کارمندی نیاز دارد در محیطی کار کند که بداند میتواند گاهی اوقات ریسک کند. این محیط این اعتماد را ایجاد میکند که افراد دیگران را به دلیل ابراز نظرشان سرزنش نیمکنند، طرد و یا تنبیه نمیکنند. برای ایجاد امنیت روانی شما باید مطمین شوید که افراد نسبت به یکدیگر توجه داشته و صدایشان شنیده میشود. لازم است در این مورد مدیران رفتار درست را مدلسازی کنند. در جلسات تیمی به سخنان همه افراد گوش دهند و اظهارنظر بدون قضاوت را بیاموزند.
اختیار برای مدیریت برنامه روزمره خود
بر اساس تحقیقات دانشگاه کلمبیا در سال 2010 نیاز به کنترل داشتن بر زندگی یکی از الویت های بیولوژیک است. اولین قدم در این راه دادن فرصت تصمیم گیری و انتخاب به افراد است. وقتی کارمندان احساس میکنند بر امور خود کنترل دارند، سخت تر کار میکنند . معمولا اعتماد بنفس بیشتری برای غلبه بر مشکلات دارند.
بازخورد سازنده
ارایه بازخورد به افراد نه تنها کمک میند تا وظایفشان را بهتر انجام دهند بلکه انگیزه آنها برای انجام بهترین کار و توسعه فردی و حرفه ای آنها را نیز بیشتر میسازد.مطالعات نشان میدهد افرادی که بطور مستمر بازخوردهای سازنده دریافت میکنند، اعتماد بنفس بالاتر، عزت نفس بیشتر و روابط تیمی و فردی بهتری را تجربه میکنند.
امکان شکست بدون شرمساری
بهترین رفتار این است که اهداف بلند و دورنمای روشنی وجود داشته باشد. تمرکز همه باید بر هدف مشترک سازمان باشد و نه اینکه چه کسی چه کاری انجام داده است.وقتی محیطی با این مشخصه ایجاد شود اشتیاق و خلاقیت طبیعی ترین رخداد محیط است. وقتی شما از شماتت دیگران در امان هستید، تمایل بیشتری برای تجربه کردن دارید. شما فرهنگی میسازید که در آن اشتباه کردن اجتناب ناپذیر است و اشتیاهات کوچک و گذرا از اشتباهات بزرگ و بی سرو صدا بهتر است.
حمایت و نه نصیحت
مهمترین وظیفه یک مدیر و یا مربی کمک کردن به همکاران است. اما دقت کنید که وقتی دیگرن را نصیحت میکنید از منظر خودتان به موضوع نگاه میکنید. این نصیحت ها احتمالا برای فردی که از لحاظ توانایی ها، ارزش ها و الویت های زندگی با شما متفاوت است چندان مفید نخواهد بود. بجای آن حامی افراد باشید. از آنها سوالاتی بپرسید که بتوانند جوابهای خودشان را بیابند.مجموعه ای از سناریوهای متفاوت ایجاد کنید. آنها را به افراد و منابع جدید وصل کنید. راههای زیادی وجود دارد که بدون نصیحت کردن، به دیگران کمک کنید.
بر اساس مقاله ای از inc.com